-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 آبانماه سال 1391 18:50
az yaad nabar angohti ke maah ra be to neshan dad maashe ra keshid...
-
هیچ 21
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1391 14:41
هر آنکس که خنده نمی داند همان به که آثار مرا نخواند... حکمت شادان...نیچه
-
هیچ 20
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 17:09
نوع بشر همواره نسبت به حقایق بنیادی دنیای درونی خویش چه خطا پیشه و چه دروغزن بوده است ! چشمان خود را بر این بستن ، و از آن سخن گفتن و سخن نگفتن...
-
هیچ 19
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 17:03
"ضرورت ارزشهای دروغین". می توان یک داوری را با اثبات مشروطیت آن رد کرد : با این روش نیاز به حفظ آن از میان نمی رود. ارزشهای دروغین را نمی توان به یاری دلایل از میان برداشت ، همچنان که ناهمواربینی در چشمان یک ناهمواربین را. باید نیاز به وجود آنها را درک کرد و به چنگ آورد : اینها پی آمد عللی هستند که ربطی به...
-
هیچ 18
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 16:51
"ملاک یک عمل اخلاقی چیست"؟ 1_وارستگی آن 2_ اعتبار جهان شمول آن. اما این ، اخلاقی سازی صندوقخانه ای است. باید به بررسی وضع مردمان پرداخت تا دانست که ملاک در هر مورد چیست ، و این ملاک چه چیزی را بیان می کند : این باور را که " این یا آن رفتار از شرایط نخستین موجودیت ماست". غیر اخلاقی به معنای...
-
هیچ 17
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 16:23
"اراده کردن" : به معنای این است که یک هدف را اراده کنیم. " یک هدف " یک ارزشگذاری را در بر دارد.ارزشگذاری ها از کجا می آیند؟ آیا مبنای آنها یک هنجار استوار است، "خوش آیند" و "دردناک"؟ اما در موارد بی شماری ما نخست چیزی را با اعمال ارزشگذاری خود بر آن، دردناک می سازیم. گستره ی...
-
هیچ 16
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 15:14
"روشن بینی ":هر ارزشگذاری از چشم انداز معینی صورت می گیرد: چشم انداز حفظ و بقای فرد ، یک جماعت ، یک نژاد ، یک دولت ، یک کلیسا ، یک ایمان ، یک فرهنگ. از آنجا که فراموش می کنیم که ارزشگذاری همواره از یک چشم انداز صورت می گیرد، یک فرد یگانه در درون خویش آمیزه پر دامنه ای از ارزشگذاری های متناقض و در نتیجه کشش...
-
هیچ 15
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 14:51
تلاش من برای درک داوری های اخلاقی به عنوان علایم و به عنوان زبانهای نشانه ای که فرایندهای کامیابی یا شکست تن_کارشناختی را بر ملا می کنند، و نیز آگاهی بر شرایط حفظ و رشد _ شیوه ای از تفسیر که به همان اندازه ی فالگیری و رمالی ارزش دارد، پیشداوری هایی که توسط غرایز برانگیخته می شوند(غرایز نژادها،جماعات،مراحل مختلف زندگی،...
-
هیچ 14
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 14:29
در گذشته درباره ی هرگونه اخلاق چنین می گفتند : "آنها را از میوه هایشان خواهید شناخت". من درباره ی هر اخلاق می گویم : " آن خود میوه ای است که با آن زمینی را که از آن سر زد شناسایی می کنم". اراده ی قدرت....نیچه
-
هیچ 13
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 14:20
همه ی فضیلت ها شرایط تن_کارشناختی هستند : به ویژه وظایف بنیادی و اساسی که ضروری و پسندیده تلقی می شوند.همه ی فضیلت ها به واقع عواطف پالایش دیده و حالات ارتقا یافته می باشند. همدردی و عشق به همنوع را می توان ارتقا و تصعید کشش جنسی تلقی کرد. عدالت ارتقای انتقام جویی است. فضیلت، ارتقای لذت پایداری است و اراده ی قدرت. عزت...
-
هیچ 12
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 14:03
کنکاش در سرچشمه ی ارزشگذاری های ما و در جدولهای ارزشی ما بر خلاف آنچه غالبا پنداشته می شود،به هیچ روی با نقد آنها یکسان نیست: حتی اگرچه ژرف اندیشی در یک مبدا شرم آور قطعا با خود احساس کاهشی در ارزش امری که بدین گونه سرچشمه گرفته است به همراه می آورد و راه را برای یک روحیه و رفتار انتقادی نسبت به آن هموار می سازد....
-
هیچ ۱۱
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 09:41
هیچ چیز نیست که برای زندگی ارزشی داشته باشد مگر درجه ی قدرت ـ اگر فرض کنیم که زندگی خود اراده ی قدرت باشد. اخلاق؛ بی بهرگان را را در برابر هیچ انگاری نگهداری کرد؛به این صورت که برای هرکدام از آنان یک ارزش نامحدود و یک ارزش مابعدالطبیعی قایل شد و هرکدام از آنان را در نظمی جای داد که با نظم دنیوی ی مرتبه و قدرت سازگاری...
-
هیچ ۱۰
دوشنبه 3 مردادماه سال 1390 08:27
این خوشبختی نصیب من شده است که پس از هزاران سال تمام در خطا و ابهام راهی را باز یافته ام که به یک آری و به یک نه رهنمون می شود. من نه را می آموزم در پاسخ به هرآنچه ناتوان می سازد ـ از پا در می آورد. من آری را می آموزم در پاسخ به هرآنچه نیرومند می کند و نیرومندی می افزاید و احساس نیرومندی را بر کرسی می نشاند. تاکنون نه...
-
هیچ ۹
پنجشنبه 30 تیرماه سال 1390 00:36
هیچ انگار فلسفی متقاعد شده ست که هر آنچه پیش میاید بی معنا و بیهوده است.باری هیچ چیز نباید بی معنا و بیهوده باشد.اما این داوری ـ که هیچ چیز نباید چنین باشد ـ از کجا می آید؟ این معنا این مقیاس از کجا به دست می آید؟هیچ انگار در اساس می پندارد که دیدار چنین وجود بی روح و بی ثمری یک فیلسوف را به احساس عدم رضایت و بی روحی...
-
هیچ ۸
شنبه 25 تیرماه سال 1390 17:18
برایم قهوه بریز،ایندفعه نمی خواهم تلخ بنوشم،شیرینش کن،بگذار خنده ی تلخ من و شیرینی قهوه ی تو مرهمی باشد برای شانه های لرزان این مرد چشم آبی...و نیچه سکوت کرد و آرام که نه،بلند بلند گریست...
-
هیچ ۷
دوشنبه 6 تیرماه سال 1390 22:00
انسان مهم اندک اندک می آموزد تا زمانی که تاثیر میگذارد شبحی در سر دیگران است و شاید آن زمان که از خود می پرسد ، آیا این شبح را برای بهترین همنوعان خویش نباید حفظ کند ، دچار عذاب روحی خفیفی می گردد...
-
هیچ ۶
دوشنبه 6 تیرماه سال 1390 12:38
انسان ها در حال حاضر زیاده از حد تجربه می کنند و کمتر از حد می اندیشند ، یعنی هم بیماری جوع دارند ، هم قولنج . از این رو پیوسته هرچه می خورند، نحیف تر می شوند. آنکس که اکنون بگوید " من تجربه ای نکرده ام ،" ابله است... آواره و سایه اش، نیچه
-
هیچ ۵
شنبه 4 تیرماه سال 1390 12:37
سبب تمایز ما از دیگران ان نیست که هیچ خدایی را در تاریخ و طبیعت و حتی در فراسوی طبیعت نمیابیم،بلکه این است که نه تنها هر آنچه را چون خدا ستوده اند،"خدایی" نمیدانیم، بلکه آنرا امری حقیر،پوچ،زیان آور و نه تنها خطا، بلکه جنایتی در حق زندگی قلمداد می کنیم.ما خدا را در مقام خدایی خویش انکار می کنیم...اگر روزی این...
-
هیچ ۴
جمعه 3 تیرماه سال 1390 00:10
کتاب تبارشناسی اخلاق رو گرفتم تو دستمو خوب نیگاش کردم ؛ به خودم هی زدم نگفتم نیچه نخوان؟ نیچه میخوانی و خدارا میکشی؟! دستامو بو کردم بوی شامه نواز خون میداد...اونم خون کی! خون خدا...یا ثارالله!
-
هیچ ۳
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 15:16
در آینده ای نزدیک تاریخ را به دو قسمت میکنند : دوران ماقبل نیچه و دوران مابعد نیچه...
-
هیچ ۲
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 15:14
هرکس که در چله ی عمرش از انسان بیزار نشده باشد هرگز انسان را دوست نداشته ست...
-
هیچ ۱
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 15:12
من دستگیره ای در کنار رودم ، هرکس توان دراویختنم را دارد دراویزد! اما آبپای شما نیستم...